قرصای خوابآور (Ghorsaaye Khaab-aavar)
چشام بستهست، نمیخوابم
(۳ بار)
چشام بستهست ولی فکرم، یه عمره که نخوابیده
مرورت میکنم هر بار، بهم حس جنون میده
نفس میکشم و اشکام، نشون میدن چه قدر خستهم
نمیدونی چرا زندم، نمیدونم چرا هستم
نمیدونم چرا هستم
نمیخوام با یه دل شوره، که افتاده توی جونم
تو رو از اتفاقی که، نیفتاده بترسونم
تو رو از اتفاقی که، نیفتاده بترسونم
صبوری میکنم هر بار، یه حسی تو دلم میگه:
دلت آروم گرفت آخر، ولی پیش یکی دیگه
از امروز هر شبم گریهست، با یه حس عذابآور
شب و روزام یکی میشن، با این قرصای خوابآور
(۲ بار)
نگفتی خستهای از من، نگفتی که داری میری
فقط دیدم به جای من، داری تصمیم میگیری
سپردی من رو دست کی؟ به دیوارای این خونه؟
منو این قرص خوابی که، واسهم لالایی میخونه
هنوز هر جای این خونه، واسهم خاطره میسازه
نگاهم سمت چی باشه، منو یاد تو نندازه؟
(۲ بار)
...منو یاد تو نندازه؟
صبوری میکنم هر بار، یه حسی تو دلم میگه:
دلت آروم گرفت آخر، ولی پیش یکی دیگه
از امروز هر شبم گریهست، با یه حس عذابآور
شب و روزام یکی میشن، با این قرصای خوابآور