وابستگی (Vaabastegi)
یه عمره موج اون نگات
هر جا که خواسته بردتم
آخه چشات فهمیده که
یه عمره کشته مرده تم
منو کشون کشون ببر
میخوام بیام تو دام تو
فقط دلم مونده
اونم سند زدم به نام تو
حرفامو میگم به تو که
محرم اسرار منی
فقط برای خودمیو
بخوای نخوای یاره منی
وای ازین وابستگی
دلو سپردم دست کی
دست تو که فقط با حرف
میتونی که رامم کنی
راهشو میدونستیو
آخرم تونستیو
فکر نمیکردی بشه که
راحت منو خامم کنی
غافل از اینی که چشات
باز داره خوابم میکنه
مگه چشات چی داره که
خونه خرابم میکنه
دیگه دلتنگیه من
هولت نمیده سمت من
تا چشام تر نشده بیا و حرفاتو بزن
میگم تو فکرتم همش
میگی تو فکرت هستنو
با این که مغروری ولی
تجربه کن دل بستنو