حباب (Hobaab)
به کجای آسمون خیره شدی که غرورت داره کورت میکنه
این که آیندتو میبینی همش از گذشتت داره دورت میکنه
این که یادت بره کی بودی قدیم ، ممکنه هر کسیو پس بزنه
یه حباب گنده میترسه همش نکنه کسی بهش دست بزنه
یادته آرزو میکردی یه روز تو خیابون آدما بشناسنت
چه دری به تخته خورده که الان عینک دودی زدی ، نشناسنت
اون کلاه لبه داره گنده رو میکشی روی سرت نشناسنت
نشناسنت ... نشناسنت... نشناسنت... نشناسنت...
ترست از اینه بفهمن که همش یه نمایش واسه دیده شدنه
یه ستارست که بخاطره غرور ، تا فراموش میشه سوسو میزنه
بیا فکر کن که چرا چی شد الان تو رو هر جا که میری میشناسنو
از اضافه ی دلایی که شکست فرش قرمز زیر پات میندازنو
تو که این مسیر سختو اومدی که هنوزم خستگیش تو تنته
هر چی گفتم با تموم تلخیاش یه تلنگر واسه ی بودنته
یادته آرزو میکردی یه روز تو خیابون آدما بشناسنت
چه دری به تخته خورده که الان عینک دودی زدی نشناسنت
اون کلاه لبه داره گنده رو ، میکشی روی سرت نشناسنت
نشناسنت ... نشناسنت... نشناسنت... نشناسنت...